براى من از دور دست تکان نده.. 

 

.من تورا  

 

همین نزدیکى 


گم کرده ام!

دست هایم خالیست
و درونم سرشار...

پرم از آرزوهای پوشالی

...و دلم خوش است به خواب شیرین شب بو
و رهایی گیسوان بید در دستان وحشی باد...

و چه زیباست،
پشت پا زدن به آن هایی که تو را رنجاندند!

و چه خوب است،
گاه گاهی دروغ بگویی به دلت

و نگذاری که بداند،

بی نهایت تنهاس

احساس ... سیری چند؟؟!


جایت را با دیگری پُر میکنند

احساس ... سیری چند؟؟!

آدم هــای عجیبـــی دارد اینجــا !

دوستــی هــایشان نـــاگهانی ســت

دلبستــن شـــان غریـــب است

و رفتــن شان آشنـــا ..

مـــــن 

 
نبودنت را ، تــــــاب می آورم
  

 رفتنت را ، تحمـــــّل میکنم
......
فراموش شدنم را ، بــــاور میکنم...

امــــــا......

...
فــــــراموش کردنــــــت...دیگر...کـــــارِ مــــــن

نــــــیست ....!!!

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم
  

 تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ...
  

 تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ... 

 لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ...

که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
  
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار ...
  
لمس کن لحظه هایم را ...
...
تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم