قلـــب عزیز لطفــا خفه شـــو و در همه کارها "دخالــت" نــــکن !هـمان کـه خـــون "پمـــپاژ" کــــنی کافـیسـت . . .اگر هــم "خـــسته" شـدی اجبـــاری نیسـت به کــار !هــر وقـت دلـت خواســـت دیگـــر "کـار" نَـــکُن ...!

نظرات 1 + ارسال نظر
افسانه پنج‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:00 ق.ظ http://gtale.blogsky.com/

سلام فرزانه جون

من دلم میخواهد خانه ای داشته باشم پر دوست، کنج هر دیوارش دوست هایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو...
...
هر کسی میخواهد وارد خانه ی پر عشق و صفایم گردد یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند
شرط وارد گشتن،شست وشوی دل هاست
شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و
ریاست

بر درش برگ گلی میکوبم
روی آن با قلم سبز بهار
مینویسم ،ای یار خانه ی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر .......
خانه ی دوست کجاست؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد