نیا با من!

نه نمی شه... اینجا دیگه آخرِ خط با تو بودنِ، میدونم میدونی‌، 

 

 به هر کی تو این راه پیِ رده منِ بگو که رفت نمیاد... ای یار...  

 

با من نمون،با من نمون که ما ته قصه نمیرسیم به هم ، نه نمون.... 

 

 بذار تموم راه و با خیال تو تنها برم، نه نمون با من..  

 

اگه دلت با منِه نگو بمون، نگو بدونِ من نرو... نگو با من بمون، 

 

 نگو بی 

 

 من راهی این سفر نشو.... منو ببخش اگه دلم تورو نبرد، تورو شکست... 

 

 تورو ندید ،‌ منو ببخش! اگه دل من از تو ساده برید... نه بخند!  

 

منو شریک بغض بی هوای هر شبت نکن.... باز بخند!  

 

سکوتم و تمام شب پر از هوای تازه کن،‌ بغض نکن ،‌ ای عشق... باید برم، 

 

 حس می کنم از حال جاده ها که وقت رفتنِ... 

 

 تو دلم تموم جاده ها شبیه از تو دل بریدنِ.... نه نیا با من!

سراب نخواهی بود

ومن
قایقی که آرام
برجذرومدش درحرکتم
نزدیکتر بیا
توتنهاکسی هستی
که اگر نزدیکتر بیایی
سراب نخواهی بود
ومن می آیم
تابر ساحل شنی ات
ردپایم را به یادگار بگذارم

دفترم را دفن کردم
تو که رفتی
تمام خاطراتت مرده بودند !

دست از سـر ِ خـواب هـایـم بـردار

ایـنـطـور
که تـو هـر شـب مـیـآئی
سـخت میشـود دل کـنـدن از بـسـتـر
دست از سـر ِ خـواب هـایـم بـردار
تـا زنـدگی کنـم. /

این روزها آنقدر تنها شدم
که تنهایــــی دلواپسم شده !
لبخند میزنم
تا حدااقل او آرام شود...


گفت:حالت را نمی پرسم...میدانم خوبی... 

 

 عکس هایت همه با لبخندند...و نمی دانست عکاس که میگوید سیب...  

 

من یاد حماقت حوا می افتم و پوزخند میزنم...!